Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «اقتصاد آنلاین»
2024-05-04@02:22:39 GMT

چجوری بر احساس قربانی شدن در ذهنم غلبه کنم؟

تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۲۴۵۱۴

چجوری بر احساس قربانی شدن در ذهنم غلبه کنم؟

  اضلاع مثلث احساس قربانی شدن در زندگی قربانی که ناجی یا آزارگر می‌شود‌ عاقبت مسئولیت ندادن به فرزندان رهایی از مثلث قربانی

به گزارش اقتصاد آنلاین؛این حرف که چرا همیشه بدشانسم یا چرا برای من باید همیشه این جوری بد تمام بشود، یا حرف‌هایی از این قبیل، چیز جدیدی نیست. یا خودمان گفته‌ایم یا به کرات از دیگران شنیده ایم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

دانسته یا ندانسته، بیشتر ما به عنوان یک قربانی به زندگی و مسائل آن واکنش نشان می‌دهیم.

در واقع هرگاه از پذیرش مسئولیت عمل، فکر یا اقدام سرباز می‌زنیم، بدون این که آگاه باشیم در نقش قربانی قرار می‌گیریم. احساس قربانی شدن را روان شناسان در قالب یک مثلث توضیح داده‌اند که در ادامه با آن آشنا خواهید شد.

در این زمینه بخوانید؛

چند راهکار برای اینکه حسرت گذشته را نخوریم

۱۵ تا ویژگی که شما رو جذاب و دلربا می کنه / ویژگی شخصیت های آهنربایی

چطور باکلاس تشکر کنیم؟ / بهترین روش های برای قدردانی از لطف دیگران

  اضلاع مثلث احساس قربانی شدن در زندگی

هر نوع تعامل ناکارآمد در رابطه با خود یا دیگران، از یک مثلث نشات می‌گیرد و تا زمانی که درباره آن هوشیار نشویم و آن را تغییر ندهیم، نمی‌توانیم از سلامت کامل روانی و هیجانی برخوردار باشیم. سه نقش حاضر در این مثلث عبارتند از آزارگر، ناجی و قربانی. در هر سه نقش این مثلث، جنبه‌های متفاوت قربانی شدن نمود پیدا می‌کند. مهم نیست کدام یک از این سه تا باشیم. هر فردی برای ورود به این مثلث دروازه ورود خاص خودش را دارد که از ابتدای زندگی و بنا بر تجربه تربیتی خود آن را پیدا می‌کند.

ناجی‌ها معمولا خود را حمایتگر و حامی و مراقبت کننده می‌دانند. آن‌ها برای آن که احساس اهمیت و زنده بودن کنند، نیاز به یک قربانی دارند تا به او کمک کنند.

آزارگر‌ها از طرف دیگر از همان ابتدا خود را قربانی قلمداد می‌کنند. آن‌ها تاکتیک‌های سرزنش گرایانه آشکار یا پنهان خود به دیگران را کاملا انکار می‌کنند. هنگامی که به آن‌ها این نکته را گوشزد می‌کنند، بحث شان احتمالا این است که آن حمله برای حفاظت و دفاع از خود ضروری بوده و چاره دیگری نداشته‌اند.

نقش ناجی و نقش قربانی دو جنبه افراطی نقش آزارگر هستند. با این همه صرف نظر از این که از کدام دروازه وارد مثلث شویم؛ در نهایت از نقش قربانی سر در خواهیم آورد. قربانی مقصد نهایی می‌شود؛ قربانی یک فرد یا یک گروه یا یک شرایط.

قربانی که ناجی یا آزارگر می‌شود‌

می‌توان گفت آزارگر و ناجی هر دو در قسمت بالای مثلث قرار گرفته‌اند. این نقش‌ها به عنوان داشتن دست بالا در برابر دیگران است به این معنا که آن‌ها وانمود می‌کنند که انگار بهتر و قوی‌تر از قربانی هستند. دیر یا زود قربانی که انگار در بخش پایین دست قرار گرفته، متوجه نگاه بالا به پایین دیگران و احساس کم ارزش بودن شده که باعث شکل‌گیری نوعی رنجش در او می‌شود. بعدش هم دیر یا زود ممکن است حالت انتقام در او شکل بگیرد و به دنبال تلافی کردن باشد. در این جاست که گذر از حالت قربانی به حالت آزارگر رخ می‌دهد. به طور مثال گاهی این جابه‌جایی را به کرات بین اعضای خانواده‌ها می‌توان مشاهده کرد که ممکن است در ابتدا به پدر نقش آزارگر بدهند و مادر قربانی و فرزند ناجی. رفته رفته تغییر می‌کند، فرزند قربانی می‌شود و مادر ناجی. بعد گاهی پدر ناجی می‌شود و مادر قربانی و فرزند آزارگر و ....

عاقبت مسئولیت ندادن به فرزندان

نقش‌ها یا دروازه‌های ورودی به این مثلث، معمولا در دوران کودکی ساخته و پرداخته می‌شوند. اگر والدین از فرزندان خود نخواهند که بر حسب سن و سال خود، مسئولیت کارها، نیاز‌ها و خواسته‌های خود را بپذیرند، این احتمال وجود دارد که آن‌ها به عنوان یک بزرگ سال قادر به ارضای نیاز‌های خود نباشند و نتوانند از پس کار‌های خود بر آیند. صاحبان نقش قربانی، افراد انتقام‌جو و خشمگینی می‌شوند که وقتی دیگران به آن‌ها توجه مورد نیاز یا طبق انتظارشان را نمی‌کنند، آن‌ها را سرزنش می‌کنند. آن‌ها در نقش آزارگر به هر صورت که خود را احساس کنند، در مثلث همواره احساس قربانی شدن می‌کنند و در آن جایگاه خود را می‌بینند.

رهایی از مثلث قربانی

ابتدا باید از خود پرسید در این موقعیت ایجاد شده سهم من چیست؟ چون یا خودمان این شرایط را ایجاد کرده‌ایم و باعث آن بودیم یا در به وجود آمدنش مشارکت داشتیم یا اجازه دادیم این شرایط برای ما به وجود بیاید. وقتی سهم خود را پیدا کنیم، توانمند شدن خود را آغاز کرده‌ایم و دیگر آن نقش را بازی نمی‌کنیم. به جای قربانی، خلاق می‌شویم. قربانی بر آن چه نمی‌خواهم تاکید دارد، خلاق بر آن چه می‌خواهم، متمرکز است. به جای ناجی، مربی می‌شویم که به جای ماهی دادن به قربانی به او ماهیگیری می‌آموزد. به جای آزارگر، چالش‌گر خواهیم شد یعنی به جای تخریب کردن جلادانه قربانی، با انتقاد سازنده، به جای بی حرمتی کردن، رفتار قربانی را به چالش می‌کشیم و از این طریق کمک می‌کنیم از نقش قربانی خارج شود.

منبع: روزنامه خراسان

منبع: اقتصاد آنلاین

کلیدواژه: مهارت خودشناسی اخبار عمومی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۲۴۵۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

انریکه تحقیرم کرد، او حتی با من دست نداد

به گزارش "ورزش سه"، گری نویل که در فصل 16-2015 مربی والنسیا بود، در پادکست "Stick to Football" برخی از تجربیات بدی که در آن دوره داشت را بازگو کرد.

کاپیتان سابق منچستر یونایتد گفت: «پس از چند ماه کار در والنسیا، به یاد دارم که یک روز صبح در آینه نگاه کردم و فکر کردم بیمار به نظر می‌رسم. به اندازه کافی برای مربیگری سخت کار نکرده بودم و آمادگی نداشتم. این یک لطف به پیتر لیم (مالک والنسیا) بود. ما 7-0 به بارسلونای لوئیس انریکه باختیم. وقتی آنها 5-0 جلو بودند، او نه نیمار و نه مسی و لوئیس سوارز را تعویض نکرد و در پایان بازی از کنار من رد شد و با من دست نداد. احساس کردم این حرکت پیامی از طرف او بود مبنی بر اینکه نیمکت والنسیا حق من نبود و شایستگی مربیگری را ندارم.»

او همچنین گفت: «به یاد دارم که ما سه بار مقابل اتلتیک بیلبائو بازی کردیم و ارنستو والورده مربی آنها بود. تیم او با سیستمی متفاوت از آنچه که فکر می‌کردم، بازی کرد و سپس در طول بازی تغییراتی داد. من احساس می‌کردم به‌شدت نسبت به او حقیر هستم، زیرا کنترل و دیدن بازی از کنار زمین برایم سخت بود. والورده اولین مربی‌ای بود که احساس کردم کیلومترها از او دورم و سپس مقابل دیگو سیمئونه نیز احساس کردم او از هر نظر از من پیشی می‌گیرد؛ با تاکتیک‌ها، ارعاب‌ها و حرکاتش.»

دیگر خبرها

  • بیانیه مهم نیروهای مسلح یمن درباره آغاز فاز چهارم عملیات علیه «مثلث تجاوز»
  • انریکه تحقیرم کرد، او حتی با من دست نداد
  • مست عشق ؛ علیرضا قربانی
  • نوید روزهای خوش برای کویرنشینان/دریای عمان؛ ناجی خراسان جنوبی
  • نجات ۲۹ دریانورد در آب‌های هرمزگان
  • نجات جان ۲۹ دریانورد در آب‌های هرمزگان طی ۲۴ ساعت گذشته
  • نجات جان ۲۹ دریانورد در آب‌های هرمزگان
  • ۲۹ دریانورد در آب‌های هرمزگان نجات یافتند
  • ببینید l دیوار مرگ قمری ناجی فضانوردان!
  • کشیدن ضامن نارنجک در بالای جدول/ جدال های مثلث جذاب لیگ فوتبال